خرداد درپهنه تاریخ
بيترديد خرداد، ماه اتّفاقات بزرگ و پر فراز و نشيب است، قيام امام خميني رحمةاللهعليه در پانزده خرداد چهل و دو که روند آلوده رژيم منحوس پهلوي و به تعبيري حاکميت دو هزار و پانصد ساله طاغوت بر اين مرز و بوم را به مخاطره انداخت و در نهايت به سقوط کشانيد در اين ماه صورت گرفت. و با ارتحال جانسوز آن يگانه معاصر در چهاردهم همين ماه؛ «خرداد» خود را بر تارک تاريخ معاصر نشانيد.
سوّم خرداد نيز روز غرور آفرين آزادي خرمشهر به رهبري امام و الحاق دوباره اين خطه عزيز به ميهن اسلاميمان است. الحق که مسئوليت تاريخي حوادث بزرگ اين ماه را بايد با افتخار پذيرفت و به خاطر اين که اسلاف ما با تبعيّت از رهبري ديني اين حرکتهاي عظيم تاريخي را رقم زدند بايد به خود باليد.
امّا دوم خرداد از جمله حوادثي است که اگر چه در ابتدا با حضور شکوهمند مردم همراه بود؛ در ميانه راه توسط جرياني كه خودشان را فاتحان(!) دوم خرداد ميخواندند مصادره شد و در حقيقت مسير خود را از اهداف متعالي سوّم خرداد جدا کرد و کار به جائي رسيد که متأسفانه ديگر از دوم خرداد واژگاني مثل عزّت، آزادگي و ايستادگي در برابر بيگانه به ذهن متبادر نميشود. در واقع انحراف از اهداف عاليه مردم منجر به ناکامي اين جريان توسط خود مردم شد و نتيجتاً بعد از گذشت فقط يک دهه به زحمت نام و نشاني از اين حادثه ميتوان يافت.
در پايان راز ماندگاري واقعهاي مثل سوّم خرداد که همچنان بر صفحه تاريخ ميدرخشد و اتفاقات آن سينه به سينه و مملو از عشق به نسلهاي بعد منتقل ميشود چيست؟
به نظر نکته ظريف آن در عبوديت، اخلاص، ولايتمداري و مردم دوستي فاتحان واقعي سوم خرداد است. مرداني از
جنس فولاد که نام در گمنامي جُستند و جان خود که عزيزترين دارايي شان بود در طَبق اخلاص نهاده و به معبود تقديم کردند. و دست تعرّض بيگانه به اين خاک مقدس را قطع کردند.
به اين چند اسم بنگريد؛ شهيد محمد جهان آرا، شهيد حسن باقري، شهيد محمد ابراهيم همّت، جاويد الاثر حاج احمد متوسليان، .... با ديدن اين اسامي حس غريبي شما را فرا نمي گيرد؟ احساس غيرت، مردانگي، شرف و بزرگواري...
اينان قبل از فتح خرمشهر شيطان را به زير کشيده و بر نفسهاي خود چيره گشتند و به تعبير شهيد آويني قلعه قلب ها را فتح کردند.
بله همينان و صدها شهيد و جانباز و آزاده گمنام ديگر طلايهداران فتح الفتوح سوم خردادند.
رضاکریمی